سلام....
من بازم اومدم...
اول یه هوووووووورااااااااااااااااای جانانه واسه تکواندوکارای کشورمون که رفتن و سرفراز بیرون اومدن...
بزن اون کف قشنگه رو....
جا داره اینجا از دوست خوبم سارا خوش جمال (سوم) و پریسا فرشیدی (دوم) که یاد تکواندو خانمارو زنده نگه داشتن یه تشکر جانانه بکنم... البته اقای یوسف کرمی (اول) و محمد باقری معتمدی (اول) هم خییییلی عالی کار کردن دستتون طلا...
ایشالا چند سال دیگه خودم میرم و یاد تکواندو رو زنده نگه می دارم...

یوسف کرمی





از تو میگویم....

از تو که کسی مهر و وفایت را نشناخته...

از تو که هیچ کس خوبی های تو را ندیده...

اری از تو...

میگویم منتظرت میمانم چون میدانم روزی می ایی...

و من رو تنها نمیذازی....

چقدر خوبه که تو رو دارم...

چقدر زندگی با تو قشنگه...

اره زندگی..

زندگی که متعلق به توا ...

هیچ کس از من و تو نمیدونه...

نمیخوام برای همه از تو بگم...

اخه خیلیا خوبی تو رو درک نمی کنن...

اشکالی نداره ...

برا دل خودم از تو میگم...

دل من...

خیلی دوستش دارم...

ای همه ی وجود من
نبود تو نبود من...