خداجونم دوستت دارم..

 

خدایا خدای خوبم..

به اندازه ی همه عاشقای روی زمین دوستت دارم

به اندازه ی همه ی عشقای له شده ی روی زمین دوستت دارم
.
دوستت دارم به اندازه ی همه ی ادمای با وفا و بی وفا..

به اندازه ی همه ی کسایی که فراموش شده اند..

به اندازه ی همه ی کسایی که از گنجینه ی ذهن و وجود ادم پاک نمیشن..

به اندازه ی همه و همه دوستت دارم..

به اندازه ی همه ی عشقایی که به جدایی ختم شد

به اندازه ی همه ی ادمایی که که به عشقاشون رسیدن..

و به اندازه ی همه ی اونایی که از هم گذشتند تا دیگری به ارامش برسه..

به اندازه ی همه ی اونا دوستت دارم..

خدایا به اندازه ی همه ی دوست داشتنا دوستت دارم..

خداجونم بهم گفتن جواب چراهام پیش توا..

پس بهم بگو چرا باید دلمون توی دنبا جایی نداشته باشه؟؟

من نمیخوام داغون بشه..

پس خواهش میکنم ازت خودت مواظب این امانتی من باش..

و ازش خوب مراقبت کن..و به موقعه اش بهم بسپارش..

اون موقع بهت قول میدم خوب ازش مراقبت کنم..

دلم خیلی واست تنگ شده..


ادامه نوشته

من هنوز گرم میشم باهاشون.. گرم گرم.. و میخوامشون...

كه دوستت دارم . . .

چه جمله ای كه مكان و زمان نمی خواهد

به هر زبان كه بگویی ... زبان نمی خواهد!

چه جمله ایست كه از تو برای اثباتش

به جز دو چشم دلیل و نشان نمی خواهد..


حدیث ما همه در جمله ای خلاصه شده..

كه (دوستت دارم) داستان نمی خواهد!

كه (دوستت دارم) یعنی كه (دوستت دارم!)

كه (دوستت دارم) امتحان نمی خواهد!!

ادامه نوشته

غم دوری تو

سلام..

عیدتون مبارک..

ببخشید که چند وقت پیدام نیست...


غم دوری تو

هر کاری که میکنم به خاطر توست..

و هر چه که دارم تو به من داده ای...

تمامی حرفهایت...

لبریز از عشق است..

و تنها پناهگاه من اغوش توست..

تمام ارزوهایم و همه چیزم برای توست..

تمام ان چیز هایی که دوستشان دارم..

به تو ختم میشوند..

زیرا تو را دوست دارم..

هیچ نوری بیش از روشنایی تو مرا قادر به دیدن نمیکند و

هیچ چیزی مرا مثل تو رشد نمی دهد..

و هیچ کس به اندازه تو برایم اهمیت ندارد..

ولی ناگهان میفهمم که تو در کنارم نیستی..

و غم مرا فرا میگیرد و خواب را از چشمانم می رباید..

در سکوت شب عشقم فزونی میابد و این ها همه از غم دوری توست..

در جستجوی تو هستم و به تو نیاز دارم.

ولی تو در کنارم نیستی..

تمامی رویاهایم دیدن چهره ی خندان تو و

گذراندن لحظه ها در کنار توست..

تا کنون هیچکس چون تو برایم نبوده است..

هیچکس مثل تو به من این همه چیز نبخشیده..

و هیچکس مرا این چنین دوست نداشته است..

 

کاش الان پیشم بودی..

سلام...

امروز اومدم از خیلی چیزا بنویسم... از اون ۲۴ ساعتی که به اندازه ی یه عمر گذشت..

اون شبی که من فقط اشک میریختم و تو میگفتی ارووم باش ..

تموم شد... اون روز و اون شبم  تموم شد..

ولی دیگه دوست ندارم از اون ۲۴ ساعتا توی زندگیم داشته باشم... از اون موقعایی که ادم نمیدونه باید

چیکار کنه...

نمیدونه با دلتنگی هاش چیکار کنه...

دیگه نمیتونه جلوی اشکاش رو بگیره..

اره تموم شد...

الان دیگه خنده رو لبامه...

الان دیگه خیلی دوست دارم پیشم باشی...

خیلی دوست دارم باهام باشی...

و الان واقعا فهمیدم که من بدون تو نمیتونم..



هستی من

تو خود میدانی چگونه قلبم را تسخیر کرده ای

ذره ذره عاشقم کردی

ذره ذره در لا به لای دریچه های قلبم رخنه کردی

همین حالا که مینویسم چقدر دلتنگتم

دلتنگ نگاه کردنت

اما تو همین جایی

درست وسط نیمکره های قلب من

امشب تا صبح در آغوش تو می خوابم

و حرفهای دلم را در گوش تو همچون لالایی زمزمه میکنم

آغوش گرمت را برویم باز کن

آغوشت امن ترین جای دنیاست برای من

من مال توام فقط مال تو

تو مال منی فقط مال من

دوستت دارم فرشته ی زمینی..

 

ادامه نوشته

از چی بگم؟؟

سلام..

ببخشید که خیلی وقته نیومدم .. اخه اصلا حوصله نداشتم که بیام پای نت...

ممنون بابت دعاهاتون...

اره گلم برگشت پیشمون....

ولی ... دعا کنین که پژمرده نشه...

خدایا ای خدای مهربون نمیخوام گله کنم ازت...

فقط خودت مواظبش باش و بهش اب بده تا پژمرده نشه...



مثل آهو می کشد گردن ولی رم می کند

با رمیدنهای خود از عمر من کم می کند

 

می نهد بر شانه های خسته ام بار نگاه

بار سنگینی که پشت کوه را خم می کند

 

گرچه می ریزد شراب از چشم های مست او

کاسه صبر مرا لبریز از غم می کند

 

با رقیبان می نشیند باده نوشی می کند

چون مرا می بیند از غم چهره در هم می کند

 

بس که دور از چشم هایش سوگواری کرده ام

هرکه می بیند مرا یاد از محرم می کند

 

درعبور از لحظه های زندگی جز عشق نیست

آن که اسباب غم مارا فراهم می کند.

 


 

دوستتت دارم و همیشه پیشتم..

سلام...
دوستای گلم... تو رو به خدا دعا کنین...
دوستم...عزیز ترینم روی تخت بیمارستانه...
تو رو به خدا براش دعا کنین...
دارم دیوونه میشم...
از بس گریه کردم زیر چشمام گود افتاده...
فقط دعا کنین...

محرم با تو...



در کلاس عاشقی عباس غوغا میکند...

در دل هر عاشقی عباس ماوا میکند...

هرکسی خواهدرود در مکتب عشق حسین..

ثبت نامش را فقط عباس امضا میکند...


 باز محرم اومد و دلا رو برد به کربلا... اخ که چقدر دلم هوای حرم شش گوشتو کرده اقا...
یعنی بازم قسمتم میکنی بیام کرببلا...بیام تو بین الحرمین و گنبدتو نگاه کنم...
اقای من ... اب هم شرمنده ی تو و علی اصغرت شد...
یعنی هنوز لیاقت اینو دارم بیام به پابوست... بیام تو صحن ایون طلات برا کبوترات گندم بریزم....بیام زیر قبه ات و اشک بریزم... بگم اقا دوست دارم...
کاش  بازم ابوالفضل دعوت نامه ی منو امضا کنه تا بیام از بالای تل زینبیه بزرگیتو نگات کنم...









راستی من دستم شکسته ...
ببخشید اگه نتونستم بیام بهتون سر بزنم
قول میدم اولین روزی که گچ دستمو باز کردم بیام پیشتون...

ادامه نوشته

دلم برات تنگ شده جونم..

بیشتر از همیشه می نویسمت ....

برای تويی كه قلبت پـاك است...

برای تو می نویسم........

برای تويی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...

برای تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست...

برای تويی كه احساسم از آن وجود نازنين توست...

برای تويی كه تمام هستی ام از عشق تو لبریز شده...

برای تويی كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته شده...

برای تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كرده ای...

برای تويی كه وجودم را محو وجود نازنين خود كرده ای...

برای تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است ...

برای تويی كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است....

برای تويی كه قلبت پـاك است...

برای تويی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه غمهایت معنای سوختنم است...

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است..........

دوستت دارم تا ........!

نه...!

دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد

بـــــی حــــد و مــــــرز دوستــــــت دارم گلــــم

دلم خیلی برات تنگ شده...

 


برای لحظه های دیدار دعا کنین...

ادامه نوشته

نفس ميدهي به من اي هم نفسم...


 نفس ميدهي به من اي هم نفسم

با آن احساس زيبايت جان ميدهي به من ، عشق من

چه روزهاي آرامي دارم با تو ، چه زيبا ميشود اين زندگي با تو

كاش زودتر تو را ميديدم ، كاش زودتر با قلب مهربانت آشنا ميشدم

تو چه كردي با دلم ، دلم بدجور عاشقت شده

تو چه هستي عشق من ، مرا ديوانه ي خودت كردي

از چشمانت بنويسم يا از قلب مهربانت

از احساست بنويسم يا از صداي دلنشينت

نه ديگر ، من كم آورده ام ، تو بگو از آن حرفهاي عاشقانه ات

چرا به من خيره شده اي ، چرا سكوت كرده اي و حرفي نميزني

مگر تا به حال كسي مثل من ديوانه ات نشده

مگر تا به حال كسي اينگونه عاشقت نشده

به تو حق ميدهم ، حال خودم را كه ميبينم ،

باور نميكنم كه اينگونه اسيرم

جرعه اي از آب چشمه ي زلال دلت را نوشيدم

همانجا ، در كنار همان چشمه ي زلال غرق شدم

در احساسات يك عاشق ماندگار ...





عاشق کسی باش که اگر حتی
در ساده ترین لباس بودی حاضر باشه
تو رو به همه دنیا نشون بده و بگه این دنیای منه...

ادامه نوشته

از تو مینویسم..

سلام....
من بازم اومدم...
اول یه هوووووووورااااااااااااااااای جانانه واسه تکواندوکارای کشورمون که رفتن و سرفراز بیرون اومدن...
بزن اون کف قشنگه رو....
جا داره اینجا از دوست خوبم سارا خوش جمال (سوم) و پریسا فرشیدی (دوم) که یاد تکواندو خانمارو زنده نگه داشتن یه تشکر جانانه بکنم... البته اقای یوسف کرمی (اول) و محمد باقری معتمدی (اول) هم خییییلی عالی کار کردن دستتون طلا...
ایشالا چند سال دیگه خودم میرم و یاد تکواندو رو زنده نگه می دارم...

یوسف کرمی





از تو میگویم....

از تو که کسی مهر و وفایت را نشناخته...

از تو که هیچ کس خوبی های تو را ندیده...

اری از تو...

میگویم منتظرت میمانم چون میدانم روزی می ایی...

و من رو تنها نمیذازی....

چقدر خوبه که تو رو دارم...

چقدر زندگی با تو قشنگه...

اره زندگی..

زندگی که متعلق به توا ...

هیچ کس از من و تو نمیدونه...

نمیخوام برای همه از تو بگم...

اخه خیلیا خوبی تو رو درک نمی کنن...

اشکالی نداره ...

برا دل خودم از تو میگم...

دل من...

خیلی دوستش دارم...

ای همه ی وجود من
نبود تو نبود من...